محل تبلیغات شما




هزینه عملیاتی (انگلیسی: Operating expense) هزینه های جاری یک شرکت به منظور راه اندازی یک محصول، کسب وکار یا سیستم می باشد، که در واقع هزینه های مربوط به فعالیت عادی و مستمر شرکت است. این هزینه ها شامل بهای تمام شده کالای فروش رفته، هزینه فروش، هزینه های عمومی و اداری و تحقیق و توسعه هستند. این هزینه ها از طریق فعالیت های عادی شرکت به وجود می آیند. یکی از اهداف شرکت ها حداکثر کردن بهره وری در مقابل میزان هزینه های عملیاتی است. در این مسیر هزینه عملیاتی معیار اصلی نشان دهنده بهره وری شرکت در طول زمان است.

1. رویکردهای مبتنی بر دارایی

این روش اصولا همه‌‌ی سرمایه‌‌گذاری‌‌های موجود در آن کسب‌‌وکار را جمع می‌‌بندد. ارزش‌‌گذاری‌‌های مبتنی بر دارایی کسب‌‌وکار را می‌‌توان یا بر اساس واحد فعال یا بر اساس انحلال انجام داد. رویکرد مبتنی بر دارایی واحد فعال، ارزش خالص ترامه‌‌ی دارایی‌‌های را فهرست کرده و مقدار بدهی‌‌های آن را کسر می‌‌کند. رویکرد مبتنی بر دارایی انحلال، مقدار پول خالصی را تعیین می‌‌کند که در صورت فروش تمام دارایی‌‌ها و پرداخت بدهی‌‌ها دریافت می‌‌شود. استفاده از رویکرد مبتنی بر دارایی، برای ارزش‌‌گذاری یک موسسه انفرادیِ دارای یک مالک، دشوار است. در یک شرکت، همه‌‌ی دارایی‌‌ها تحت تملک شرکت هستند و مشمول فروش کسب‌‌وکار می‌‌شوند. دارایی‌‌ها در یک شرکت انفرادی به نام مالک است و جدا کردن دارایی‌‌ها از کسب‌‌وکار و استفاده‌‌ی خصوصی دشوار خواهد بود.

2. رویکردهای کسب ارزش

روش‌‌های ارزش‌‌گذاری کسب‌‌وکار براساس این تفکر عمل می‌‌کنند که ارزش واقعی کسب‌‌وکار در توانایی آن برای تولید ثروت در آینده است. رایج‌‌ترین رویکرد کسب ارزش، نقد کردن دارایی‌‌های گذشته (محاسبه‌‌ی ارزش خالص کنونی دارایی‌‌ها و سودهای آینده) می‌‌باشد. ارزیاب با این روش، با استفاده از سوابق درآمدی پیشین شرکت، میزان جریان پولی مورد انتظار برای آینده را تعیین کرده، آنان را برای درآمدها یا هزینه‌‌های غیرمعمول مرتب و گردش پولی مورد انتظار را در عامل سرمایه‌‌گذاری ضرب می‌‌کند. عامل سرمایه‌‌گذاری، نشان‌‌دهنده‌‌ی میزان سودی است که خریدار از سرمایه‌‌گذاری انتظار دارد و ابزار سنجشی برای میزان ریسک به دست نیاوردن درآمدهای مورد انتظار است. تنزیل سودهای آتی نیز روش دیگری برای ارزش‌‌گذاری کسب‌‌وکار است که در آن به جای گرفتن میانگین درآمدهای گذشته، میانگین روند درآمدهای پیش‌‌بینی‌‌شده در آینده به کار گرفته و بر عامل سرمایه‌‌گذاری تقسیم می‌‌شود.

3. رویکردهای ارزش بازاری

رویکردهای ارزش بازاری به ارزش‌‌گذاری کسب‌‌وکار، در تلاش برای تعیین ارزش کسب‌‌وکار شما توسط مقایسه‌‌ی آن با دیگر کسب‌‌وکارهای مشابهی‌‌ست که پیشتر به فروش رسیده‌‌اند. روشن است که این روش در صورتی خوب کار می‌‌کند که تعداد کسب‌‌وکارهای قابل‌‌مقایسه‌‌ی کافی وجود داشته باشند. نسبت دادن یک ارزش به موسسه‌‌ای با مالکیت فردی بر اساس ارزش بازاری، کار دشواری‌‌ست. همانطور که در تعریف آن دیدیم، موسسه‌‌ی انفرادی تنها تحت تملک یک نفر است و به همین دلیل تلاش برای پیدا کردن اطلاعات عمومی درباره‌‌ی کسب‌‌وکارهای فروخته‌‌شده‌‌ی مشابه در گذشته کار آسانی نیست. اگرچه رویکرد کسب ارزش، محبوب‌‌ترین روش ارزش‌‌گذاری کسب‌‌وکاراست، اما ترکیبی از روش‌‌های ارزش‌‌گذاری می‌‌توانند بهترین و بهینه‌‌ترین راه برای تعیین قیمت فروش باشند.

 


به‌منظور نگارش طرح توجیهی لازم است تا مواردی را با دقت و صحت هرچه بیشتر انجام داد. به‌طورمعمول نگارش طرح توجیهی توسط فردی آگاه از پروژه و مشاور متخصص به تحریر درمی‌آید. در ادامه مراحل تنظیم و نگارش طرح توجیهی به‌اختصار عنوان‌شده:

 

1-مشخصات مجری طرح و کسی که مسئولیت اجرای طرح را بر عهده دارد با ذکر شماره تلفن و آدرس قید شود.

2-مشخصات طرح: به‌منظور جلب رضایت سرمایه‌گذاران طرح و پروژه به‌صورت مشخص و واضح شرح داده شود. پروژه موردنظر چیست و چگونه به سودآوری خواهد رسید؟ این موردی است که بسیار موردتوجه سرمایه‌گذاران است.

3-مشخصات مجوزهای قانونی: همه اقدامات قانونی و حقوقی و کسب مجوزها در این بخش ارائه شود.

4-مشخصات محصول: هر طرحی منجر به تولید خواهد شد. در نگارش طرح توجیهی ضروری است که محصول نهایی پروژه را برای جذب سرمایه‌گذار مشخص کرده فرآيند و روش توليد محصول به‌درستی شرح داده شود. برتری محصول نهایی نسبت به رقبا چیست؟ ضرورت تولید این محصول در چیست؟

5-پیش‌بینی و برآورد مالي طرح با استفاده از شاخص‌های قابل ارزیابی و برآورد سرمایه اولیه طرح در نگارش طرح توجیهی باید لحاظ شود.هزینه نگهداری و تعمیرات، برآورد سرمایه‌ در گردش طرح، هزینه حمل‌ونقل، هزینه استهلاک منابع طرح، هزینه‌های پیش‌بینی‌نشده در این قسمت مشخص می‌شود.

6-برآورد هزینه‌های سرمایه‌گذاری کل طرح و چگونگی سرمایه‌گذاری و تسهیلات مالی مشخص خواهد شد. قیمت تمام شده محصول، پیش‌بینی سود و زیان نهایی طرح، بهای محصول نهایی برای فروش و مواردی از این قبیل به دقت نشان داده خواهد شد.

7-برنامه‌ریزی و زمان‌بندی اجرای طرح با توجه به نیازها و برآوردهای اولیه ارائه شود. نگارش طرح توجیهی امری تخصصی است و می‌بایست توسط فرد خبره انجام شود. هرگونه اهمال می‌تواند منجر به عدم سرمایه‌گذاری توسط نهادهای ذی‌ربط شود.

مطالعات امكان‌سنجي (طرح توجیهی فنی- اقتصادی) معمولاً جهت تامین مالی طرح‌های سرمایه‌گذاری ارائه می‌شود تا بر اساس برنامه زمان‌بندی و منابع مورد نیاز و همچنین با بررسی درآمدها و شرایط بازگشت سرمایه، سرمایه‌گذار یا بانک را متقاعد سازد که در پروژه سودآوری مشارکت می‌‌کند. بررسي توجيه‌پذيري هر طرح سرمايه‌گذاري در سه بخش مطالعات بازار، مطالعات فنی و مطالعات مالی صورت مي‌پذيرد.


مدیریت ریسک به فرایند شناسایی، تحلیل و پاسخ به عوامل خطرساز گفته می‌شود که در طول عمر یک پروژه ممکن است رخ بدهند. اگر مدیریت ریسک به‌درستی انجام شود می‌تواند با کنترل وقایع آینده، از خطرات احتمالی پیش‌گیری کند.

مدیریت ریسک نه‌تنها در ابتدای پروژه، که باید در سراسر طول عمر پروژه انجام شود.

به‌عنوان مثال اگر مدت زمانی که برای انجام یک پروژه برآورد شده سه ماه است، ارزیابی ریسک حداقل باید در پایان ماه اول و پایان ماه دوم صورت گیرد. در هر مرحله از عمر پروژه باید ریسک‌های جدید را پس از شناسایی و تعیین کیفیت، ارزیابی و مدیریت کرد.

پس از آنکه تیم پروژه تمام ریسک‌های احتمالی را که ممکن است موفقیت پروژه را به خطر بیندازد، شناسایی کردند، حال باید ریسک‌هایی را که احتمال رخ دادن آنها بیشتر است انتخاب کنند. این انتخاب باید بر اساس تجربیات گذشته، آموخته‌ها، اطلاعات موجود و نظایر آنها صورت گیرد.

معمولا اوایل کار یک پروژه ریسک‌های زیادی وجود دارد و هرچه پروژه جلوتر می‌رود به آن ریسک‌ها نزدیک‌تر می‌شود. بنابراین مدیریت ریسک باید از همان ابتدای کار آغاز شود و پا‌به‌پای پروژه پیش برود.

نکته‌ی مهمی که در اینجا وجود دارد این است که به‌طورکلی فرصت و ریسک در طی برنامه‌ریزی پروژه (ابتدای چرخه‌ی عمر پروژه)، در سطح نسبتا بالایی باقی می‌مانند. اما به دلیل اینکه میزان سرمایه‌گذاری در این مرحله پایین است، مقدار مخاطره‌ی مالی اندک خواهد بود. در مقابل در طی اجرای پروژه، سطوح ریسک به‌تدریج به کمترین میزان خود می‌رسد؛ چراکه موارد ابهام‌آمیز کم‌کم شناسایی می‌شوند. اما از آنجا که منابع سرمایه‌گذاری شده‌ی موردِنیاز برای تکمیل پروژه افزایش می‌یابد، میزان مخاطره‌ی مالی نیز افزایش می‌یابد.


هوش مالی عبارت است از رویکرد و استراتژی ذهنی که با اتخاذ آن می‌توان بصورت هوشمندانه منابع مالی را مدیریت کرد. همچنین راهکار‌های کسب درآمد با روشی خاص که ثروت را به زندگی شما وارد کند. بسیاری از افراد زمین، مستغلات، سهام و. را بعنوان سرمایه در نظر می‌گیرند در صورتی که امروزه داشتن ذهن ثروت‌ساز بعنوان سرمایه مطرح می‌شود. به عبارت مالی هوش مالی یعنی قدرت شما در حل مسائل مالی و مجموعه‌ای از اقدامات ناب که منجر به سود می‌شود

ابرت کیوساکی سرمایه گذار مشهور می‌گوید

هوش مالی یا هوش پولی رفتاری است که شما با پولتان انجام می‌دهید، اگر می‌خواهید پولدار شوید باید بدانید که با پولتان چه بکنید. هوش  مالی مهارت مدیریت مالی است. پول خرج کردن و پول به دست آوردن نیازمند دانش هوش مالی است. آگاهی و دانش در هوش در کنار آگاهی از ۳ عامل سرمایه، بدهی و جریان مالی در پیشرفت شما تاثیر گذار است


حساب های دریافتنی:

حساب‌های دریافتنی همان دارایی‌های کنونی هستند که قرار است در کوتاه‌مدت به نقدینگی تبدیل شوند؛ یعنی مشتری کالا یا خدماتی را دریافت کرده است اما هنوز بابت آن پولی نپرداخته‌ است ولی به زودی بدهی‌اش را پرداخت می‌کند می‌کند، این موارد را تحت عنوان حساب‌های دریافتنی» در دفاترشان ثبت

 

حساب های پرداختنی

این مورد بدهی جاری است و پولی را که شما به بستانکاران (طلبکاران) بدهکار هستید، نشان می‌دهد. وقتی خریدی انجام می‌دهید و در زمان دیگری پرداخت می‌کنید، باید آنچه را که به عنوان بدهی در ترامه ثبت شده است، بپردازید. کسب‌وکارهای دیگر هنگامی که شما چیزی از آنها می‌خرید، این موارد را تحت عنوان حساب‌های دریافتنی» در دفاترشان ثبت می‌کنند

 

دارایی:

به هر چیز ارزشمندی که سازمان دارد و می‌تواند برای تولید درآمد در آینده از آن استفاده کند، دارایی می‌گویند. دارایی ها میتوانند مشهود باشند مانند دفتر و تجهیزات یا نامشهود باشند مانند مجوزات یا برندهای تجاری

 

ترامه:

یک گزارش مالی که میزان ارزشی که سازمان دارد (دارایی‌ها) و آنچه بدهکار است (به بستانکاران و سرمایه‌گذاران) را در هر زمان نشان می‌دهد. معاملات روزانه‌ی سازمان باعث تغییر تراز مالی ترامه می‌شود. برای مثال وقتی یکی از محصولات خود را می‌فروشید، نقدینگی شما افزایش می‌یابد و کالاهای انبارشده‌ی شما کاهش می‌یابد. به همین دلیل است که زمان» نقش بسیار مهمی در ترامه ایفا می‌کند.

 

ارزش دفتری :

ارزش دفتری به ارزش تنزل‌یافته‌ی (مستهلک‌شده) یک دارایی در هر زمانی بین خرید آن و نقطه‌ای که ارزش آن تا صفر تنزل پیدا

. کرده است،‌ گفته می‌شود توجه داشته باشید که ارزش دفتری یک دارایی، ضرورتا آن مقداری نیست که در صورت فروش آن ممکن است به‌دست بیاورید

هزینه کالاهای فروخته شده           (COGS) 

هزینه‌هایی که مستقیما مربوط به تولید و فروش کالاهای فروخته شده است. برای مثال قیمت مواد تشکیل‌دهنده و یا کمیسیون فروشنده‌ها و . . .

 

بستانکار:

فرد یا سازمانی که کالا و یا خدماتی را برای‌تان فراهم کرده است در حالی‌که شما هنوز پول آن را پرداخت نکرده‌اید

 

دارایی جاری :

دارایی‌هایی که انتظار دارید در یک دوره‌ی عملیاتی (معمولا یک سال) به نقدینگی تبدیل شوند. دارایی‌های جاری معمولا شامل نقدینگی، موارد معادل پول نقد (ارز، طلا، اوراق بهادار و )، حساب‌های دریافتنی و کالاهای تولیدشده هستند

 

بدهی جاری :

به بدهی‌ای گفته می‌شود که موعد پرداختش کمتر از یک‌سال باشد و از محل منابع موجود یا از طریق ایجاد یک بدهی جاری دیگر، مثل وام بانکی کوتاه‌مدت پرداخت می‌شود

 

بدهکار:

فرد یا سازمانی که کالا یا خدماتی برایش فراهم کرده‌اید، اما هنوز پولی بابت آن پرداخت نکرده است

 

استهلاک

روش پخش کردن هزینه‌ی اولیه‌ی خرید یک دارایی مشهود طی دوره‌ای که آن دارایی مفید است و عملکرد قابل قبولی دارد. مسئولان مالیاتی معمولا یک دوره‌ی استهلاک قابل قبول برای هر دارایی تعیین می‌کنند. وقتی استهلاک به صورت خط مستقیم محاسبه می‌شود، قیمت خرید به طور مساوی طی یک دوره‌ی استهلاک پخش می‌شود. بدین صورت استهلاک به عنوان بدهیِ کاهش‌دهنده‌ی ارزش اصلی دارایی، در ترامه ثبت می‌شود

EBIT   (درآمدهای قبل از پرداخت بهره ی وام ها و مالیات)

محاسباتی که درآمد خالص سازمان قبل از کم کردن مالیات و بهره‌های وام‌های پرداختی را نشان می‌دهد. این محاسبات برای تعیین میزان سوددهی یک شرکت مفید است؛ زیرا درآمد حاصل از فعالیت‌ها و عملیات تولیدی را با هزینه‌های مربوط به آن منطبق می‌کند.

EBITDA  (درآمدهای قبل از پرداخت بهره ی وام ها ،مالیات و استهلاک )

سنجش توانایی سازمان برای کسب سود از فعالیت‌های تولیدی بدون تأثیر هزینه‌های غیرنقدی متأثر از استهلاک است

 

 

سهام:

سهام، ارزش سرمایه‌ها و دارایی‌های خالص مربوط به صاحب سازمان است. اگر شرکت به روش کنترل‌شده منحل شود، بستانکاران اولین ادعا را در برابر دارایی‌ها دارند. وقتی بدهی‌ها پرداخت شود، تراز باقی‌مانده، متعلق به مالک (یا مالکان) است. این همان سهمی است که صاحبان از سازمان دارند.

 

هزینه:

ااماتی که صاحب یک کسب‌و‌کار همواره برای موفقیت در فرایند کسب درآمد، متحمل می‌شود. خرید تجهیزات، مواد اولیه، پرداخت اجاره و حقوق کارمندان نمونه‌هایی از هزینه‌های متداول در زمینه‌ی تجارت هستند.

 

FIFO(اولین ورودی ،اولین خروجی)

این مورد یک روش ارزیابی صورت اموال است که در آن اولین مورد ورودی به دفتر اموال، اولین مورد خروجی از دفتر اموال است. فرض این است که اولین موارد خریداری شده (تولید شده)، اولین موارد فروخته شده هستند. برای مثال شما ۱۰۰ لباس برای فروش مجدد هرکدام به قیمت ۵۰,۰۰۰ تومان می‌خرید و بعد هم ۱۰۰ لباس دیگر که هرکدام ۶۰,۰۰۰ تومان قیمت دارند، می‌خرید. به ازای فروش هرکدام از ۱۰۰ پیراهن اول، ۵۰,۰۰۰ تومان را از حساب دفتر حذف می‌کنید. برای صد و یکمین لباسی که می‌فروشید، ۶۰,۰۰۰ تومان از دفتر حذف می‌کنید. FIFO هزینه‌ی جایگزینی کالاهای انبار شده را تقریب می‌زند و یک تصویر دقیق از جریان واقعی کالاها به داخل و خارج سازمان به ما نشان می‌دهد. به همین دلیل بسیاری از حوزه‌های قضایی، ارزیابی FIFO را برای به‌دست آوردن مالیات بر درآمد اام‌آور می‌کنند.

 

دارایی ثابت :

دارایی‌ای که طی بیشتر از یک دوره‌ی حسابداری استفاده می‌شود (معمولا بیشتر از یک سال) مانند زمین و املاک، کامپیوتر و تجهیزات اداری، ماشین‌آلات تولید، حمل و نقل و غیره. این موارد به عنوان دارایی‌های سرمایه‌ای نیز شناخته می‌شوند.

 

سرقفلی :

ارزش ضمیمه‌شده به توانایی سازمان که باعث تولید درآمدهای بیشتر در مقایسه با رقبای آن می‌شود. معمولا یکی از راه‌های کسب سرقفلی، برندسازی است. سرقفلی یک دارایی نامشهود است و تنها هنگامی که سازمان خریداری شود، ارزش آن مشخص می‌شود. این همان مبلغ اضافه‌ای است که خریدار علاوه بر تفاوت بین دارایی‌های مشهود و بدهی‌های شرکت (ارزش دفتری) می‌پردازد.

 

سود ناخالص :

تفاوت بین درآمد و هزینه‌ی کالاهای فروخته شده در طی یک دوره‌ی حسابداری است. این مورد میزان درآمدی را که سازمان برای پوشش هزینه‌های عملیاتی و تولیدی خود به جا می‌گذارد، نشان می‌دهد. سود ناخالص اغلب به صورت درصدی از فروش بیان می‌شود تا بتوان برای کنترل هزینه‌ها، یک دوره را با دوره‌ی دیگر مقایسه کرد.

 

صورت سود و زیان :

یک گزارش مالی خلاصه کننده‌ی فعالیت سازمان در طی یک دوره‌ی زمانی خاص است. این گزارش درآمد به دست‌ آمده و هزینه‌های پرداخت‌ شده را خلاصه می‌کند و تفاوت آن را به صورت درآمد خالص برای این دوره‌ی زمانی ثبت می‌کند. این گزارش راهنمایی است برای چگونگی اداره‌ی سودآور فعالیت‌ها در سازمان.

 

بدهی ها :

تعهدی است در پرداخت بابت خرید یک دارایی یا ارائه‌ی یک کالا یا خدمات به بستانکار در آینده. تا زمانی که سازمان تعهدش را نسبت به پرداخت بدهی‌هایش انجام ندهد، بستانکار ادعای دارایی‌های آن شرکت را خواهد داشت. بدهی‌های متداول شامل وام‌های بانکی و حساب‌های پرداختنی هستند.

LIFO  (آخرین ورودی ،اولین خروجی)

این روشی برای ارزیابی صورت اموال است که طی آن آخرین موردی که وارد دفتر اموال می‌شود، اولین مورد خارج شده از دفتر اموال خواهد بود. فرض بر این است که آخرین موارد خریداری شده، اولین موارد فروخته شده هستند.

 

دارایی های جاری :

دارایی‌هایی که می‌تواند به سرعت به پول نقد تبدیل شود، بدون اینکه کاهش قابل توجهی در ارزش آن ایجاد شود یا شرکت متحمل ضرر شود. پول نقد موجود در حساب‌های بانکی سازمان و اوراق بهادار سهام و اوراق قرضه قابلیت نقدینگی بالایی دارند.

 

درآمد خالص :

در صورتی که در یک دوره‌ی حسابداری میزان کل هزینه‌ها را از کل درآمدها کم کنیم، درآمد خالص به دست می‌آید. اگر رقم به دست آمده منفی باشد، به نام ضرر خالص شناخته می‌شود. توجه داشته باشید که درآمد خالص مساوی نقدینگی یا میزان پول در اختیار سازمان نیست. به درآمد خالص ، سود خالص هم گفته می‌شود.

 

 

 

حساب ذخایر یا ذخیره:

قسمتی از سرمایه که برای کاربردهای تجاری معمول در دسترس نیست. اغلب برای محاسبه در جهت پوشش بدهی‌ها یا هزینه‌های اصلیِ برنامه‌ریزی‌شده در آینده کاربرد دارد.

سود انباشته:

درآمدهای انباشته‌شده‌ی شرکت که تاکنون بین مالکان توزیع نشده است. این سرمایه‌ها برای مصارف آینده‌ی سازمان مثل سرمایه گذاری یا برای توزیع به مالکان شرکت در آینده حفظ شده‌اند.

 

درآمد :

جریان ورودی دارایی‌ها (نقدی و حساب‌های دریافتنی) به سازمان در ازای کالاها و خدمات است. میزان درآمد گاهی اوقات میزان فروش یا حجم معادلات هم نامیده می‌شود.

 

صورتحساب جریان وجوه نقدی :

یک صورتحسابِ مالی است که جریانات نقدی به داخل و خارج از سازمان را در هر دوره‌ی حسابداری نشان می‌دهد. این صورتحساب منابع و کاربردهای نقدینگی را مشخص می‌کند و به صورت نقدینگی حاصل از فعالیت‌ها، مالی و سرمایه‌گذاری طبقه‌بندی می‌کند. هدف اصلی صورتحساب، تعیین این است که آیا سازمان نقدینگی کافی برای پوشش تعهدات کوتاه مدت خود را دارد یا نه. این اصطلاح همچنین به نام تغییرات در وضعیت مالی» هم شناخته می‌شود.

 

هزینه ثابت :

هزینه‌‌ای که بدون توجه به میزان تولید، بر شرکت تحمیل می‌شود. مواردی مثل هزینه‌ی اجاره‌، بیمه تجهیزات و حقوق کارمندان همواره ثابت است

 

هزینه متغیر :

به هزینه‌‌ای گفته می‌شود که وابسته به تعداد محصولات تولیدی سازمان است. هر چه محصول بیشتری تولید کنید، هزینه‌‌ی مواد مصرفی هم افزایش می‌یابد؛ همان‌طور که مواردی مانند حمل‌ونقل، دستمزدها و انرژی مصرفی‌تان بیشتر می‌شود. ممکن است برخی از هزینه‌ها تماماً متغیر باشند، اما برخی دیگر یک قسمت ثابت و یک قسمت متغیر داشته باشند. برای مثال، بدون توجه به حجم تولید، شما متحمل حداقل هزینه‌ی دستمزد خواهید بود.

 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

عربی متوسطه دوم ایذه